همهی آنهایی که قاعدتا باید میآمدند کتابهایشان را ببرند آمدهاند. بالاخره خانم بیاتی هم آمد. يك پايش كمي ميلنگد. دارد لنگانلنگان وارد حیاط کتابخانه میشود.
دکتر رسول خیوهای سلمان باهنر بالای پُل سیّدِ خندانِ تهران، پشت جُلفا، سایه اندازِ کویِ ارسباران، تپهای سرسبز، بدون خودنمایی، دیدگاهی مُشرف به میانههای شهر
همهی آنهایی که قاعدتا باید میآمدند کتابهایشان را ببرند آمدهاند. بالاخره خانم بیاتی هم آمد. يك پايش كمي ميلنگد. دارد لنگانلنگان وارد حیاط کتابخانه میشود.